معامله کردن همواره همراه با ریسک بوده است. علاوه بر این، با توجه به دیجیتال شدن دنیا و افزایش باور نکردنی سرعت اجرای معاملات، ریسک های معاملاتی به  بالاترین سطح ممکن رسیده اند. امروزه بازار فارکس (که به آن بازار مبادلات ارز خارجی نیز گفته می شود) یکی از از محبوب تریو و فعال ترین بازارها در دنیا است. این بازار از سال ۲۰۱۶ میلادی شاهد افزایش ۲۹ درصدی در حجم معاملات روزانه بوده، به شکلی که در حال حاضر مجموع گردش مالی این بازار به ۶.۶ تریلیون دلار می رسد. اگرچه، بازار فارکس علیرغم فراهم آوردن فرصت کسب سود بیشتر برای معامله گران مستلزم ریسک قابل توجهی نیز هست. قواعد مدیریت ریسک در فارکس برای معامله گران در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است که لازم است هر معامله گری آنرا چراغ راه خود بداند.

این مطلب راهنما به شما کمک می کند تا با مدیریت ریسک در بازار فارکس، چرایی مهم بودن آن، چگونگی محاسبه ی ریسک معاملاتی، و راهبردهای عملیاتی کردن آن در سیستم معاملاتی خود آشنا شده تا بدین ترتیب ضمن جلوگیری از ضرر دیدن به یک معامله کننده ی موفق در بازار تبدیل شوید.

مدیریت ریسک چیست؟ تعریف/معنا

مدیریت ریسک مالی به چندین فعالیت اشاره دارد که سرمایه گذاران برای کاهش ضرر خود انجام می دهند. چند مثال از این فعالیت ها: تحلیل همه جانبه ی بازار، پایش مداوم بازار، بررسی داده های کلان اقتصادی، کنترل احساسات در معامله، و سایر اقداماتی که برای محافظت از سرمایه لازم است.

ریسک بالاتر به معنی سود بالاتر اما در عین حال ضرر چشمگیرتر است. بدین ترتیب، مدیریت ریسک یکی از مهارت های معاملاتی اصلی است که هر معامله گری به آن نیاز دارد تا با تسلط به آن ها به شکلی مداوم سود کسب کند.

قواعد مدیریت ریسک در فارکس برای معامله گران چیست؟

ریسک مالی در بازار مبادلات ارز خارجی (که به آن ریسک فارکس یا ریسک ارزی نیز می گویند) به ضررهای بالقوه ای اشاره دارد که در نتیجه ی نوسانات ارز خارجی در بازار ایجاد می شود. در این حالت ارزش یک سرمایه گذاری به دلیل تغییرات ارزهایی که در جفت ارزی وجود دارند ممکن است کاهش پیدا کند. بر همین اساس، مدیریت ریسک فارکس به عملیاتی گفته می شود که معامله گران بازار فارکس برای کاهش فضای عدم قطعیت در تصمیمات سرمایه گذاری و کمتر کردن ضررهای احتمالی خود استفاده می کنند.

فهم مدیریت ریسک و مسائلی که در طی معامله با آن مواجه می شویم

برای بسیاری از افرادی که در بازار مبادلات ارزی شروع به معامله می کنند پذیرفتن این حقیقت که معامله همواره با ریسک همراه بوده و وظیفه ی آن ها به حداقل رساندن این ریسک است سخت است. برخی معامله گران مبتدی مدیریت ریسک را نادیده می گیرند و در معامله به موفقیت نمی رسند و بدین ترتیب به کسب و کارهای دیگری که برایشان امن تر به نظر می رسد روی می آورند. 

فهم این موضوع ضروری است که فارکس یکی از بزرگترین بازارهای مالی است و همواره با ریسک بالایی همراه است. اگرچه، در صورتی که تحمل بالایی در برابر ریسک داشته باشید و متوجه نقاط ضعف و راهبردهای معاملاتی باشید مدیریت کردن ریسک هایی که با آن ها در چنین بازار پرنوسانی مواجه هستید بدون مشکل خواهد بود. 

حال می خواهیم نگاهی دقیق تر به ریسک هایی که ممکن است در بازار فارکس با آن ها مواجه شوید بیندازیم:

1. ریسک بازار: ریسک بازار به معنی این است که ارزش سرمایه گذاری ممکن است به دلیل حرکات شاخص یک سرمایه کاهش یابد. این اتفاق می تواند به دلایل اقتصادی، ژئوپلیتیک، یا سایر عوامل جهانی ایجاد شود که می توانند بر کل بازار مالی اثر بگذارند. برخی مثال های متداول ریسک بازار عبارتند از تغییر نرخ بهره، تغییر شاخص سرمایه ها، تغییر نرخ تبدیل ارز خارجی و غیره. 
2. ریسک اهرم: در معاملات فارکس اهرم به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا معاملاتی باز کنند که به شکلی چشمگیر بزرگتر از سرمایه ی ورودی آن ها در بازار است. اگرچه، این کار تحت برخی شرایط یک شمشیر دولبه است که باعث می شود ضرر از سرمایه ی ورودی اولیه بیشتر باشد. 
3. ریسک نقدینگی: برخی ارزها و سرمایه های مورد معامله از نقدینگی بیشتری در مقایسه با برخی دیگر برخوردار هستند. به طور کلی هر چقدر که یک سرمایه را سریع تر با قیمتی منطقی بتوانید بفروشید یعنی نقدینگی در گردش آن بالاتر است. بدین ترتیب، ریسک نقدینگی به حالتی اشاره دارد که در آن ممکن است نتوانید یک سرمایه را با یک قیمت بازاری مورد ترجیح فروخته و به سود مورد انتظاری که در ابتدا برای خود تعیین کرده بودید برسید. 
4. ریسک نرخ بهره: ریسک نرخ بهره تاثیری مستقیم برای روی نرخ تبدیل ارز یک کشور دارد. هرچقدر نرخ بهره بالاتر باشد یک ارز قوی تر (و بر عکس) است. بنابراین، تغییرات نرخ بهره می تواند منجر به تغییرات اساسی در شاخص های بازار فارکس شود. 
5. ریسک کشوری: ثبات سیاسی-اقتصادی نقشی کلیدی در معاملات ارزی بازی می کند. اگر یک کشور منابع کافی برای حصول اطمینان از داشتن یک نرخ تبدیل ارز ثابت نداشته باشد تغییرات نرخ تبدیل ارز می تواند منجر به کاهش شاخص ارزی یک کشور شده و در نتیجه تاثیری شگرف بر روی نرخ تبدیل ارز یک ارز خارجی بگذارد. 
6. ریسک از بین رفتن: این ریسک به وضعیتی اشاره دارد که سرمایه گذاران نمی توانند به دلیل تمام شدن سرمایه شان معامله ی خود را نگه دارند. این بدین معنا است که علیرغم داشتن راهبرد معاملاتی بلند مدت، معامله گر سرمایه ی کافی در حساب معاملاتی خود ندارد تا بدین ترتیب اگر شاخص یک سرمایه در بازار به جهتی غیر دلخواه حرکت کرد او بتواند از معامله ی خود محافظت کند.

چه اتفاقاتی ممکن است مشکل ساز شوند؟

پس از شرح ریسک های اصلی در بازار فارکس تاکید بر این نکته ضروری است که بیشتر آن ها اغلب در نتیجه ی اشتباهات رخ داده در تحلیل بازار، شرایط خارج از کنترل یا همان فورس ماژور، و اشتباهات انسانی رخ می دهند.

1. اشتباهات مرتبط با تحلیل و پیش بینی بازار: پایش با دقت و نظام مند بازار و تصمیم گیری کافی بر اساس آن عاملی اساسی در به دست آوردن موفقیت توسط معامله گر است. هرگونه انتشار داده های اقتصادی، انتشار نتایج مرتبط با نشست های کمیته ی فدرال بازار آزاد بانک مرکزی آمریکا و همچنین نشست های سایر بانک های مرکزی تاثیرات خود را دارند. بنابراین، سرمایه گذاران برای به حداقل رساندن ریسک باید تمامی جزییات بازار را در نظر داشته باشند. اگرچه، ارزیابی صحیح اهمیت اخبار خاص نسبتا پیچیده بوده و بنابراین اشتباه در تحلیل و پیش بینی بازار امری شایع است. در زیر برخی توصیه ها را برای کاهش دادن ریسک مطرح می کنیم:
   • به هر آنچه که در رسانه ها منتشر می شود به شکل چشم بسته اطمینان نکنید و به پیش بینی های ”تخصصی” به طور خاص دقت کنید. به داده های رسمی ای که بنگاه های خبری و منابع رسمی منتشر می کنند استناد کنید. 
   • از ابزارهای تحلیلی اضافی مثل تقویم اقتصادی و ابزارهای غربالگری شاخص های مالی استفاده کنید
   • داده های اقتصادی ای که فعال و در جریان زدند را تخمین بزنید و این تخمین را با پیش بینی های متخصصان و داده های منتشر شده در گزارش های قبلی مقایسه کنید.
2. وقایع خارج از کنترل (فورس ماژور): فورس ماژور می تواند در نتیجه تصمیمات غیرمنتظره ی سیاسی، فجایع طبیعی مبتنی بر فعالیت های انسانی، کشف ذخایر معدنی جدید، ورود از پیش اعلام نشده ی یک سرمایه ی مالی جدید به بازار، ورشکستگی ناگهانی، و غیره به وجود آید. فورس ماژور می تواند هم تاثیرات آنی و هم تاثیرات بلند مدت به همراه داشته باشد. 
3. عوامل انسانی: عوامل انسانی می تواند شامل موارد مانند استرس، نداشتن تمرکز حواس کافی، فرسودگی هیجانی، خستگی مفرط، و سایر عوامل مرتبط با شخصیت فرد و غیره شود. این موارد در هر زمینه ای ممکن است اتفاق بیفتند و معامله نیز از این قاعده مستثنی نیست.

چرا مدیریت ریسک در معامله مهم است؟

مدیریت ریسک در معامله تاثیری مستقیم بر روی کسب سود دارد و سنگ بنای تعریف این سوال است که آیا معامله گر موفق بوده یا نبوده است. علاوه بر این، یک راهبرد مدیریت ریسک مستحکم به معامله گران اجازه می دهد تا در بازار اعتماد به نفس داشته و آن را بر احساسات خود که حواس پرتی نامطلوبی را ایجاد می کنند ترجیح دهند. 

قواعد زیادی در مدیریت ریسک وجود دارند که به نوع سرمایه و قرارداد مورد معامله ای که به آن ها علاقمند هستید نیز مرتبط هستند. منظورمان مواردی مثل سهام، قراردادهای آتی (فیوچرز)، قراردادهای دارای حق انتخاب (آپشن ها)، و یا قراردادهای بازار فارکس. اگرچه، دو تکنیک جهان شمول وجود دارد که هر معامله کننده ای باید آن ها را مد نظر قرار دهد:

1.  تحمل ریسک: تحمل ریسک به درجه ای از ریسک اشاره دارد که سرمایه گذار آمادگی پذیرش آن را دارد. تحمل ریسک نقشی اساسی در موفقیت معامله گر بازی می کند زیرا حرکات نوسانی بسیار شدیدی که در ارزش سرمایه گذاری ایجاد می شود می تواند منجر به هراس و اتخاذ تصمیمات غیرمعقول شود. 
2. قاعده ی یک درصد: بر اساس این قاعده ریسک قابل پذیرش در بالانس مالی حساب باید حداکثر ۱ درصد در هر معامله و یا ۱ درصد به شکل روزانه باشد. به طور مثال، اگر معامله گر ۱۰۰۰۰ دلار در حساب خود داشته باشد و ریسک خود را به ۱ درصد محدود کند این بدین معنا است که حداکثر ریسک قابل پذیرش در هر معامله و یا به شکل روزانه ۱۰۰ دلار است.
   ین کار در بین بسیاری از معامله گران متداول است زیرا اجازه ی به حداقل رساندن اندازه ی ریسک را بر اساس یک سطح حداکثری از ضرر احتمالی فراهم می کند. قاعده ی یک درصدی بسیار در بلند مدت کمک کننده است. اگر سرمایه گذاران ضرری ۳۰ درصدی متحمل شوند به زمان خیلی بیشتری برای بازگشت به وضعیت اولیه در مقایسه با حالتی که تنها به میزان ۱ درصد ضرر دیده اند احتیاج دارن

اگر پول زیادی از دست دادید چه کار باید بکنید؟

واقعیت این است که تعداد زیادی از معاملات فارکس ضرر ده هستند. به غیر از مدیریت ریسک ضعیف چند دلیل متداول در مورد این اتفاق عبارتند از:

• سرمایه ی پایین در شروع کار
• رفتار معاملاتی تهاجمی
• رفتار معاملاتی غیرقاطع
• اضطراب هیجانی
• عدم پایش بازار
• برنامه ریزی ضعیف
• معامله تنها بر اساس نقاط اوج یا کف و غیره.

اگر با چنین شرایطی مواجه شدید قدم های زیر را می توانید بردارید:

1.  اضطراب هیجانی را کنترل کنید: وقتی بخشی از پول خود را از دست دادید سعی کنید تمرکز کرده و پاسخی فوری و فکر شده بدهید تا بدین ترتیب ضرر را به حداقل برسانید. 
2. اشتباهات خود را تحلیل کنید: این کار نه تنها به شما اجازه می دهد که بفهمید چه اتفاقی افتاده بلکه شما را کمک می کند تا دفعه ی بعد پول خود را از دست ندهید. همچنین، باید متوجه باشید که ضرر می تواند نه تنها در نتیجه ی اشتباهات در تحلیل بازار، بلکه در نتیجه ی وضعیت هیجانی شما نیز به وقوع بپیوندد. از لحاظ آماری اثبات شده که هیچ کس نمی تواند برای همیشه در بازار معاملات موفق داشته باشد. 
3. ضرر را بپذیرید: این مرحله به شما اجازه می دهد بفهمید که ضرر واقعی چیست تا بدین ترتیب یک راهبرد بهتر تدیون کرده و با حل کردن مشکل مرتبط پیشروی کنید. 
4. وضعیت خود را بازیابی کنید: بازیابی شدن از شکست های قبلی زمان می برد. عجله نکنید و به آرامی به آنچه در گذشته اتفاق افتاده نگاه کنید. همچنین، می توانید تا زمانی که به اطمینان کافی برسید و بخواهید به معامله ی واقعی بازگردید از اکانت های دمو با پول مجازی استفاده کنید.

تجربه ی معاملاتی در بازار فارکس همواره به ضرر مرتبط است. بنابراین، در صورت ضرر دیدن ضروری است که از اشتباهات درس گرفته و آن را راهی برای به روز رسانی مهارت ها و تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای تبدیل کنیم.

چگونگی محاسبه ی پارامترهای لازم در مدیریت ریسک

محاسبه ی ریسک فعالیتی مهم در معاملات فارکس است که به سرمایه گذاران کمک می کند ضررها و سودهای خود را کنترل کنند. در پایین به فرمول هایی اشاره می کنیم که بر اساس آن پارامترهای لازم در مدیریت ریسک را می توانید محاسبه کنید.

 فرمول مدیریت ریسک

در پایین به فرمول محاسبه ی سطح حداکثری حجم معامله با در نظر گرفتن حداکثر ریسک سرمایه ی ورودی می پردازیم: 

حجم معامله = ریسک سرمایه / حرکت شاخص به واحد قیمتی / ۱ واحد قیمتی به ازای هر لات 

برای استفاده از این فرمول به سه عامل احتیاج دارید: 

ریسک سرمایه: نباید در هر معامله بیش از ۵ درصد از سرمایه ی خود را در معرض ریسک قرار دهید. به طور مثال، با سرمایه ی ورودی ۱۰،۰۰۰ دلاری ریسک سرمایه ی شما ۵۰۰ دلار خواهد بود. ریسک را می توانید به درصد محاسبه کنید اما سطح ریسک شما نیز بالاتر خواهد رفت. 

حرکات شاخص بر اساس واحد قیمتی: حرکات قیمتی را بر اساس تحلیل تکنیکال و یا سیگنال ها تخمین بزنید. 

هر ۱ واحد قیمتی در هر لات بر اساس ماشین حساب معامله گر برای هر گونه سرمایه ای تخمین زده می شود. 

حال می خواهیم ببینیم که این موضوع در عمل چگونه است. می خواهم یک موقعیت معاملاتی برای جفت EURUSD باز کنم و بالانس حساب من ۱۰،۰۰۰ دلار است و بیشتر از ۵ درصد نمی توانم ریسک را بپذیرم. بنابراین، ریسک سرمایه ی من ۵۰۰ دلار خواهد بود. 

در حین معامله این را متوجه هستم که بر اساس پیش بینی های تحلیلی جفت می تواند امروز ۸۰ واحد حرکت داشته باشد، بنابراین حد ضرر را در سطح ۸۰ واحد تعیین می کنم تا ضرر محدود شود. 

هر ۱ واحد قیمتی در هر لات ۱ دلار است و آن را با استفاده از ماشین حساب معامله گر محاسبه کرده ام.

فرمول را با اعداد لازم برای محاسبه ی حداکثر اندازه ی معامله با توجه به ریسک سرمایه پر می کنیم. 

 500 / 80 / 1 = 6.25 لات

بنابراین، با باز کردن معامله ی ۶.۲۵ لاتی برای جفت EURUSD و تعیین حد ضرر در سطح ۸۰ واحد حداکثر ریسکی که پذیرفته می شود ۵۰۰ دلار است. 

پس از محاسبه ی اندازه ی لات همواره قادر خواهید بود که با موفقیت با هر ایده ی معاملاتی ای سر و کار داشته باشید و مبلغ دقیق پولی که می خواهید ریسک کنید را بدانید. 

 راهبردهای مدیریت ریسک در بازار فارکس

همانطور که همواره اشاره شد معامله ی سودزا در فارکس بدون رعایت قواعد مدیریت ریسک غیرممکن است. گستره ی عظیمی از راهبردهای معاملاتی وجود دارد که به سرمایه گذاران اجازه می دهد سود قابل توجهی به دست بیاورند. در این مطلب طیف گسترده ای از آن ها را پوشش دادیم که هم برای معامله گران مبتدی و هم برای معامله گران حرفه ای می تواند مفید باشد.

در مورد ریسک بازار فارکس و معاملات بیاموزید

معامله ی موفق در بازار فارکس نیازمند آموزش مداوم، تحلیل، و پایش بازار است. مهم نیست که چقدر تجربه دارید و همواره امکان آموزش موارد جدید را دارید. خوشبختانه بازار مبادلات خارجی یک موضوع پر بحث است و به همین دلیل طیفی گسترده ای از مقالات، ویدیوها، دروس، و وبینارها قابل دسترسی است.

با یک اکانت دمو شروع کنید

اکانت های دمو نه تنها به تازه واردان بازار کمک می کند تا تجربیاتی ابتدایی در یک فضای معاملاتی نزدیک به واقعیت کسب کنند، بلکه به معامله گران پیشرفته هم اجازه می دهد که نظریه های خود را تست کنند. تنها تفاوت میان شرایط معاملاتی این دو دسته معامله گر وجود اکانت واقعی در بازار برای معامله گر حرفه ای و نبود ریسک در اکانت دمو برای معامله گر مبتدی است. اکانت های دمو از پول ”مجازی” استفاده کرده و به معامله گران مبتدی اجازه ی کسب اعتماد به نفس در معامله بدون از دست دادن سرمایه را می دهند.

 استفاده از دستور معاملاتی Stop-Limit

دستور معاملاتی stop-limit ویژگی های مشابه با دستور حد ضرر (stop-loss) دارد اما در آن محدودیتی مشخص بر روی قیمتی که دستور در آن اجرا می شود وجود دارد. همانطور که از نام دستور stop-limit مشخص است دو سطح قیمتی در دستور باید تعیین شود:

• سطح توقف (stop) که کارکرد آن تبدیل دستور اولیه به دستور فروش (sell) است
• سطح محدودیت که یک محدوده ی قیمتی لازم برای اجرایی کردن دستور معاملاتی است

دستور معاملاتی stop-limit راهی خوب برای کاهش ریسک در حین معامله است. سرمایه گذاران سطح محدودیت (limit) را تعیین کرده و اطمینان حاصل می کند که دستور stop-limit در این سطح یا سطحی بهتر اجرا می گردد. اگرچه، این کار معایب خود را نیز دارد: اگر دستور معاملاتی اجرایی نشود معامله گر ممکن است برای مدتی طولانی در یک موقعیت معاملاتی ضررده باقی بماند.

 انجام دادن معامله ی مخالف

علیرغم آنکه معامله ی مخالف ممکن است یک رفتار پرریسک و غیر معقول به نظر برسد می تواند راهکاری مفید برای مدیریت ریسک باشد. اگرچه، داشتن یک برنامه ی جامع که ریسک شما را در حالت پیش فرض در سطحی کم نگه می دارد ضروری است. 

قاعده ی یک درصد را فراموش نکنید، قاعده ای که اجازه ی افزایش ضرر شما به سطحی بیش از ۱ تا ۲ درصد در هر معامله یا در هر روز را نمی دهد و امکان شکست کامل معامله ی شما را تا سطح صفر به حداقل می رساند.

اندازه ی پوزیشن معاملاتی

خیلی از معامله گران حد ضرر را تعیین می کنند اما اندازه ی معامله ی خود را فراموش می کنند. معامله ی فارکس مستلزم استفاده از اهرم است که می تواند منجر به نتایج منفی قابل توجه در صورت انتخاب اشتباه اندازه ی لات باشد. اندازه ی پوزیشن معاملاتی ای که به شکلی مناسب انتخاب شده نه تنها ریسک شما را به حداقل می رساند بلکه به شکلی چشمگیر فرصت کسب سود شما را افزایش می دهد. در زیر به چند قدم که باید برداشته شوند اشاره می کنیم:

1. تصمیم گیری در مورد سطح قرار دادن حد ضرر
2. مشخص کردن درصد قابل پذیرش ریسک 
3. سنجش ارزش هر پیپ
4.  مشخص کردن اندازه ی پوزیشن معاملاتی

مشخص کردن واحدهای معاملاتی مناسب برای حد سود

حد سود نیز یکی دیگر از سطوح قیمتی است که از پیش توسط معامله گران برای کاهش سطح ریسک تعیین می شود. حد ضرر برای سرمایه گذاران امکان بسته شدن خودکار پوزیشن های معاملاتی را برای پیش گیری از بیشتر ضرر دیدن فراهم می کند، و از آن سو حد سود سطح قیمتی ای است که در معامله گر می تواند سرمایه ی مورد معامله را فروخته و سود کسب کند. به عنوان مثال، اگر شاخص سرمایه پس از حرکت صعودی به سطح مقاومت برسد، سرمایه گذاران ممکن مایل به فروش آن پیش از ورود شاخص به بازه ی ثبات (کانسالیدیشن) باشند. 

مزایای اصلی دستور معاملاتی حد سود:

1. تضمین سود: اگر دستور معاملاتی را به درستی تعیین کرده باشید شکلی وجود ندارد که در طی معامله سود کسب خواهید کرد 
2. کاهش ریسک: با اجرای معامله به محض رسیدن شاخص به هدف از پیش تعیین شده، از صعود بیش از پیش شاخص سود کسب خواهید کرد 
3. تصمیم گیری معاملاتی بدون جنب و جوش غیرضروری: از آنجا که معامله به شکل خودکار انجام می شود نیازی نیست معامله گران تصمیماتی ناگهانی بگیرند.

در نظر گرفتن همبستگی میان جفت های ارزی

در بازار فارکس ارزها درون جفت های ارزی قیمت گذاری می شوند. بنابراین، برای بهبود تسلط بر روی سبد سرمایه گذاری خود لازم است از همبستگی جفت های ارزی آگاه باشید. این همبستگی می تواند یکی از حالت های زیر را داشته باشد:

• مثبت: به این معنی است که هر دو ارز موجود در جفت ارزی به شکل هم جهت حرکت می کنند
• منفی: به این معنی است که جفت های ارزی مایل به حرکت در جهت خلاف یکدیگر هستند.

برخی نکات را باید به هنگام معامله بر اساس همبستگی جفت های ارزی در بازار فارکس در نظر داشته باشید:

1. پوزیشن هایی باز نکنید که به نحوی یکدیگر را خنثی و لغو کنند. به عنوان مثال می توان به جفت های EURUSD و USDJPY اشاره داشت. در صورتی که دو جفت با یکدیگر همبستگی منفی داشته باشند مثل این می ماند که هیچ پوزیشن معاملاتی ای در حساب کاربری خود باز نکرده باشید. 
2. پوزیشن های معاملاتی ای که در آن ها ارز معاملاتی پایه یکسان است باز نکنید. به عنوان مثال می توان به جفت های EURUSD و JPYUSD و GBPUSD اشاره کرد. در این مثال ها اگر ارز پایه یعنی دلار صعودی یا نزولی شود سبد سرمایه گذاری عملکردی مشابه خواهد داشت.

 بیشتر از آنچه که قابلیت پذیرش آن را دارید ریسک نکنید

بازار فارکس بسیار پرنوسان و غیرقابل پیش بینی است. بنابراین، یکی از اصول اساسی آن ریسک نکردن بیش از میزانی است که قابلیت پذیرش آن وجود دارد. ریسک بیش از حد سبد سرمایه گذاری شما را آسیب پذیر می کند و علاوه بر آن، در صورتی که معامله ی شما با شکست مواجه شود بازیابی کردن ضررهای ایجاد شده دشوار خواهد بود. 

مثلا، اگر ۱۰۰۰۰ دلار در حساب خود داشته باشید و ۱۰۰۰ دلار آن را از دست بدهید میزان ضرر ایجاد شده ۱۰ درصد سرمایه است و  برای بازیابی کردن این ضرر باید از پولی که در حسابتان باقی مانده ۱۵ درصد سود کسب کنید. همانطور که پیشتر گفته شد، بهتر است از قاعده ی یک درصدی تبعیت کنید تا ریسک شما به ۱-۲ درصد برسد و بدین ترتیب بازیابی معاملات ضررده مانند حالتی که شرح دادیم زمان و تلاش زیادی را نطلبد.

میزان استفاده از اهرم را محدود کنید

استفاده از اهرم در معاملات فارکس برای معامله گران هم مزایا و هم معایبی به همراه دارد. از یک سو، اهرم امکان باز کردن موقعیت های معاملاتی ای که بسیار بزرگ تر از سرمایه ی اولیه ی معامله گر است را فراهم می کند. مثلا، اگر اهرم ۱:۲۰ باشد و معامله گر ۱۰۰۰ دلار در حساب خود داشته باشد امکان انجام دادن معامله ای ۲۰۰۰۰ دلاری بدون اینکه واقعا مالک این میزان پول باشد را دارد. اگرچه، از سویی دیگر، اهرم مستلزم این واقعیت است که ضررهای احتمالی نیز بر اساس همان مبلغ چند برابر شده (در مثال ما ۲۰۰۰۰ دلار) محاسبه می شود و این بدین معنا است که اگر پیش بینی های سرمایه گذار صحیح نباشند ضرر می تواند از سرمایه ی ورودی اولیه ی او فراتر برود. 

هر چقدر اهرم بیشتر باشد ریسکی که می پذیرید نیز بالاتر بوده و بنابراین، محدود کردن میزان اهرم به سطحی حداقلی (مخصوصا اگر معامله گری مبتدی باشید) معقول و مناسب است.

داشتن انتظاراتی واقع بینانه در مورد کسب سود

یکی از دلایلی که بسیاری از معامله گران فارکس موفق نمی شوند داشتن انتظاراتی غیرواقع بینانه است. این دسته از افراد بدون داشتن یک راهبرد مناسب برای مدیریت ریسک و یک رفتار معاملاتی معقول برای کسب سود عجله دارند. معامله ی تهاجمی لزوما به معنی بیشتر پول درآوردن نیست، بلکه بر عکس این کار در بیشتر اوقات به ایجاد شدن ضررهایی هنگفت منجر می شود.

بنابراین، اگر می خواهید یک معامله گر موفق باشید تلاش کنید در تعیین اهداف و رویکردهایی که برای دستیابی به آن ها تنظیم می کنید واقع بین باشید. داشتن یک ذهنیت معقول به شما امکان حل کردن دشواری ها را خواهد داد.

داشتن برنامه ی معاملاتی در بازار فارکس

داشتن یک برنامه و راهبرد دقیق دو عامل کلیدی در کسب موفقیت معاملاتی هستند. برنامه ریزی به رفتار معاملاتی شما نظم می دهد و به شما کمک می کند تا بر احساسات خود تسلط کامل داشته باشید. یک برنامه ی معاملاتی ابتدای باید حداقل موارد زیر را در بر داشته باشد:

1.  راهبرد ورود به معامله (زمان باز کردن موقعیت معاملاتی)
2. راهبرد خروج از معامله (به هنگام بستن موقعیت معاملاتی)
3. تحمل ریسک (میزان ریسکی که به ازای هر معامله و یا در هر روز مایلید یپذیرید)

زمانی که برنامه ی معاملاتی شما آماده شد تحت هر شرایطی از آن تبعیت کنید. این کار جلوی نشان دادن رفتارهای تهاجمی و هیجانی را در معامله خواهد گرفت و به شما اجازه ی کسب نتایج بهتر را در معاملات فارکس خواهد داد.

کنترل احساسات

احساسات حواس سرمایه گذاران را از تفکر انتقادی پرت خواهد کرد. ترس، خشم، اضطراب، تردید، بی پروایی و غیره شما را از مسیر از پیش تعیین شده منحرف خواهد کرد و ضررهایی پیش بینی نشده و مخرب برایتان به همراه خواهد آورد. 

نوسانات بازاری بالا در فارکس نباید بر فرآیند تصمیم گیری شما اثر بگذارد و بنابراین اگر در معرض اثرپذیری از احساسات خود هستید بهتر است تمرکز خود را بر روی برنامه ریزی معطوف کنید. این کار بهترین راه برای مواجهه با تصمیمات نامطلوب بر اساس احساسات متناقض است.

متنوع سازی سبد سرمایه گذاری

متنوع سازی سبد سرمایه گذاری یکی از بهترین راهبردهای مدیریت ریسک است. با داشتن طیفی گسترده از ابزارهای مالی قابل معامله می توانید خود را در برابر حرکات نزولی شاخص محافظت کرده و اطمینان حاصل کنید که بازار سایر شاخص ها در بازارهای مرتبط ضرر احتمالی را پوشش می دهند. متنوع سازی سبد سرمایه گذاری از چند قسم تشکیل شده است:

• متنوع سازی بر اساس نوع سرمایه به این معنی است که سرمایه گذاران سرمایه ی خود را در بین جفت های ارزی مختلف، سهام ها، اکانت های سپرده و غیره توزیع می کنند
• متنوع سازی بر اساس سطح ریسک به معنی آن است که معامله گران سرمایه گذاری خود را بین سرمایه هایی که سطوح نوسانی و ریسک متفاوتی دارند تقسیم می کنند
• متنوع سازی نهادی به عملیات مالی با همکاری شرکای مختلف (مثل کارگزاران، مدیریت سرمایه های امانی (تراست)) و غیره اشاره دارد
• متنوع سازی کاربردی به معنی پخش کردن سرمایه گذاری بر اساس راهبردهای معاملاتی مختلف با سطوح مختلف ریسک است
• متنوع سازی آماری مستلزم معامله بر اساس همبستگی مثبت و منفی بین جفت های ارزی است.

 قواعد کلی مدیریت ریسک

بدون توجه به برخی صحبت هایی که بقیه مطرح می کنند مدیریت ریسک یکی از عوامل اساسی در معاملات آتی است. شما ممکن است بهترین سیستم معاملاتی را داشته باشید، یک برنامه ی معاملاتی بی نقص تدوین کنید، مسوولیت پذیر باشید و رفتاری معقول از خود نشان دهید، اما اگر قواعد مدیریت ریسک را رعایت نکنید هرگز موفق نخواهید شد. معامله گران مبتدی همواره تا زمانی که این حقیقت ساده را متوجه شوند حساب های معاملاتی خود را از بین می برند و حساب های جدید باز می کنند.

1. اول: باید یک برنامه ی معاملاتی مشخص داشته باشید

همچنین، باید به یاد داشته باشید که داشتن یک رویکرد پیچیده همواره بهترین کار نیست. دشوارترین کار در معامله شناسایی صحیح نقاط ورود به معامله و خروج از آن است. از لحاظ تکنیکی ورود به معامله خیلی آسان است و برای این کار تنها به یک کلیک احتیاج دارید. اما آیا با این دیدگاه ساده سودی هم واقعا می توان کسب کرد؟ هیچ کس به این سوال نمی تواند پاسخ بدهد. بنابراین باید پیشاپیش بدانید که کجا وارد معامله شوید و کجا از آن خارج شوید. تجربه نشان می دهد، خروج صحیح از معامله مهم تر از ورود به آن است. پرسش هایی که باید مطرح کرد عبارتند از: چند درصد سود از معامله می خواهید بگیرید؟ چند درصد ضرر حاضرید بپذیرید؟ باید به این پرسش ها قبل از ورود به معامله پاسخ بدهید. برخی معامله گران فقط وارد معامله می شوند و به شکلی نامنظم معامله می کنند. در این حالت، ضرر دیدن آن ها قطعی و ناگزیر است. مهم نیست که میزان سرمایه ی ورودی آن ها چقدر بوده و در نهایت با وضعیت ورشکستگی مواجه می شوند.

2. دوم: تنها سرمایه های دارای نقدینگی بالا را معامله کنید

تنها باید گمانه زنی معاملاتی خود را بر روی سرمایه های پیشرو در بازار – یعنی قوی ترین آن ها در روند صعودی و ضعیف ترین آن ها در روند نزولی – انجام بدهید. این حالت در مورد کالاهای اساسی، سهام ها، و بازار مبادلات ارز خارجی مصداق دارد. اگر می خواهید یک جفت ارزی قوی را انتخاب کنید بهتر است به یورو، دلار آمریکا، و ین ژاپن توجه کنید. ارزهای ضعیف همان ارزهای غیرمتداول مثل پزو مکزیک، لیره ترکیه، و زلوتی لهستان هستند. اگرچه باید گفت که همه چیز به فضای پیرامونی بستگی دارد. برخی اوقات، این نوع ارزهای دسته سوم قدرت می گیرند و ارزش ارز کشورهای توسعه یافته که از محبوبیت برخوردارند کاهش پیدا می کند. مثلا اگر لیره ی ترکیه خیلی در برابر دلار آمریکا تقویت شده باشد معامله ی آتی این ارز بر اساس احتمال نزولی شدن آن معقول خواهد بود. یک پارادوکس در بازار سهام وجود دارد که مطابق آن یک سرمایه ی گران گرانتر می شود و یک سرمایه ی ارزان ارزان تر می گردد. این اتفاق در اغلب موارد می افتد اما همواره اینطور نیست. زمانی که بازار سهام نزولی است باید سهام هایی پیدا کنید که سریع کاهشی می شوند. معمولا در طی شرایط بحرانی شاخص های سهام در صنعت تکنولوژی و همچنین شاخص سهام نهادهای مالی بسیار سریع نزولی می شوند. همچنین، می توانید شاخص های کلی سهام مثل داوجونز و یا قراردادهای مابه التفاوت مرتبط با آن (CFD ها) را معامله کنید. حتی فلزات گرانبها هم می توانند به شکلی موقت در ابتدای بحران صعودی شوند زیرا معامله گران به دنبال سرمایه ای برای سرمایه گذاری هستند. این اتفاق در اواخر سال ۲۰۰۷ و اوایل سال ۲۰۰۸ افتاد، همان زمانی که قیمت طلا و نقره علیرغم سقوط بازار سهام صعود کردند. اگرچه، این اتفاق تنها برای چند ماه افتاد. در طی ایجاد بحران تقریبا همه چیز ارزان تر می شود، اما طلا یکی از نخستین سرمایه هایی است که شروع به حرکت صعودی می کند. البته این بدین معنا نیست که در طی هر بحران جدیدی اتفاقی مشابه خواهد افتاد.

3. سوم: تنها باید در نقاط پیوت قوی معامله کنید

نباید فقط به خاطر اینکه حوصله تان سر رفته وارد معامله شوید. معامله گران مبتدی ممکن فقط به خاطر اینکه بیکار نباشند برای کسب دو یا سه دلار سود ممکن است وارد معامله شوند. این روش می تواند منجر به وضعیتی بسیار دشوار شود که در آن حساب معاملاتی ضرر زیادی را متحمل می شود. در چنین وضعیتی نقاط پیوت در چارت را چگونه شناسایی می کنید؟ برخی معامله گران از طریق اندیکاتورها و اوسیلاتورها این کار را می کنند. هر دو نوع می توانند با اعمال رویکردهایی متفاوت سود ایجاد کنند. یک نقطه ی پیوت قوی نشانگر وجود یک روند صعودی قوی در بازار سهام است. اما پرسش دیگر این است که چگونه می فهمید که اساس یک روند صعودی جدید ایجاد شده یا تنها یک صعود کوتاه پیش از نزولی شدن اتفاق افتاده است؟ فهمیدن این موضوع نوعی هنر است و اینطور نیست که همه بتوانند حتی با تجربه ای طولانی بر آن تسلط پیدا کنند.

4. چهارم: باید از معامله در تایم فریم هایی که بیش از حد کوتاه مدت هستند خودداری کنید

قطعا اسکالپینگ یکی از راهبردهای معاملاتی است اما تعداد اسکالپرهای موفق بسیار کم است. معامله بر اساس راهبردهای پوزیشن معاملاتی رویکردی بسیار معقول تر است. معامله گران آتی می توانند در تایم فریم های میان مدت هم موفقیت کسب کنند اما اینطور نیست که همه ی معامله گران قادر به انجام این کار باشند. توصیه ی معامله گران حرفه ای این است که میزان کسب سود از ۱۰ برابر هزینه ی کمیسیون هایی که به ازای هر معامله پرداخته اید کمتر نباشد. بنابراین، بهتر است در بلند مدت و میان مدت موقعیت معاملاتی باز کنید و به دنبال سود گشتن در هر نوع حرکتی که شاخص انجام می دهد معقول نیست.

5. پنج: ارزان بخرید و گران بفروشید

علاوه بر آن باید به یاد داشته باشید که قیمت به هر جهتی ممکن است حرکت کند. تحلیل کل بازار شانس شما را برای کسب موفقیت افزایش می دهد اما هیچ وقت این موفقیت را تضمین نمی کند. اگر کسی به شما در مورد راهکاری های معاملاتی جادویی صحبت می کند او را باور نکنید زیرا چنین چیزی نمی تواند وجود داشته باشد. اگر چنین راهکاری در اختیار بود هیچ معامله ای نمی توانست وجود داشته باشد. البته راهبردهای معاملاتی ای وجود دارند که آینده ای نوید بخشی در خصوص کسب سود به شما نشان می دهند که البته باید آن ها را پیش از استفاده به شکلی واقعی در یک اکانت دمو امتحان کنید.

6.  شش: باید حد ضرر قرار دهید تا به شکلی امن معامله کنید

قرار دادن دستور حد ضرر لزوما به کسب موفقیت مالی منتهی نمی شود. معاملات شما همواره می توانند توسط حد ضرر بسته شوند و حساب شما را از بین ببرند. برخی معامله گران حد ضرر را در فاصله ای نسبتا دور از پوزیشن معاملاتی قرار می دهند، به شکلی که قیمت به شکلی بسیار سریع به آن نمی رسد. برخی دیگر حد ضرر را نزدیک به نقطه ی ورود قرار می دهند. همچنین، بعضی معامله گران در طی اعمال رویکرد معاملاتی هرم سازی از حد ضرر استفاده نمی کنند اما در سایر معاملات خود آن را تعیین می کنند. اگر بر روی حجم پایینی معامله می کنید این روش می تواند سودزا باشد.

7. هفت: در معاملات موفق باید بگذارید سود افزایش یابد

تنها باید زمانی پوزیشن معاملاتی خود را ببندید که به وضوح متوجه باشید روند به زودی به پایان می رسد. معامله گران مبتدی دقیقا بر عکس این کار را انجام می دهند: آن ها سودی کم بر می دارند و اجازه می دهند ضررشان برای مدتی طولانی افزایش یابد. به عنوان مثال آن ها سودی ۵ تا ۱۰ دلاری را بر می دارند اما موقعیت معاملاتی خود را حتی با ضرر ۵۰ تا ۱۰۰ دلار نمی بندند. با چنین رویکردی هرگز نمی توان موفق شد.

8. هشت: باید مارجین آزاد خود را در سطحی نسبتا بالا نگه دارید

تا زمانی که پوزیشن معاملاتی شما از طریق هشدار مارجین (مارجین کال) توسط کارگزار بسته شود صبر نکنید. نباید بر اساس احساسات خود تصمیماتی بی پروا بگیرید.

9. نه: از راهبرد متنوع سازی ریسک به شکلی هوشمندانه استفاده کنید

برخی اوقات متنوع سازی ریسک و باز کردن چندین موقعیت معاملاتی تلاشی برای کاهش ریسک و محافظت از سرمایه است اما همیشه اینگونه نیست. معامله گران اغلب در طی این کار به جای یک مشکل با چند مشکل مواجه می شوند. شما می توانید یک مشکل را حل کنید اما حل کردن چند مشکل به شکل همزمان بسیار سخت تر است. به طور مثال در وضعیتی که شاخص یک سهام در یک روند صعودی قوی قرار گرفته می توانید ۳-۴ نوع سهام مختلف خریده و با صعودی تر شدن قیمت به تعداد این سهام ها بیفزایید، اما انجام دادن چنین روشی در بازار فارکس ضررده خواهد بود. در بازار سهام یک رویکرد متنوع سازی متعادل خوب اما انجام دادن بیش از حد آن خطرناک است.

10. ده: تصمیمات مهم خود را به پایان بازه ی زمانی معاملات موکول نکنید

اتخاذ تصمیمات معاملاتی در انتهای بازه ی معاملات غیرمعقول است. به عنوان مثال می توان به روز جمعه و پیش از تعطیلات آخر هفته و یا در انتهای بازه ی معاملاتی بازار سهام اشاره داشت. برخی معامله گران از سویی دیگر مایلند از حرکت صعودی احتمالی شاخص در ابتدای بازه ی معاملاتی بازار سود کسب کنند اما به نظر نمی رسد که این کار چندان سودده باشد.

11.  یازده: مهارت های تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندمنتال خود را ارتقا دهید

موفقیت معاملاتی در ۹ مورد از مجموع ۱۰ مورد در نتیجه ی مهارت های تحلیلی معامله گر به وجود می آید. بنابراین، باید مطالعه کنید تا بتوانید مهارت های تحلیل تکنیکال و فاندمنتال خود را ارتقا ببخشید. بیشتر معامله گران از هر دو نوع تحلیل استفاده می کنند. برخی از معامله گران نیز هستند که تنها تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندمنتال را ترجیح می دهند. بعضی نیز اصولا چارت معاملاتی را پایش نمی کنند و با ابزارهای کمکی اتخاذ تصمیم می کنند چون معتقدند که چارت ها گیج کننده هستند.

12. دوازده: یک دفتر یادداشت معاملاتی داشته باشید

باید دفتر یادداشت خود را آماده داشته باشید که اشتباهات و تصمیمات خوب خود را بنویسید تا بدین ترتیب بتوانید عملکرد خود را ارزیابی کنید. البته اگر حافظه ی فوق العاده ای دارید نیازی نیست این کار را انجام دهید و این کار در این حالت تنها زمان شما را تلف می کند. همچنین، می توانید در دفترچه یادداشت خود برخی شرایطی که با آن مواجه شده اید و از همه جالب تر بوده اند را بدون ثبت و ضبط کردن تمام موارد بنویسید. لازم به ذکر است که معامله گرانی که به افراد مبتدی آموزش می دهند و در مورد تجربیات خود کتاب نوشته اند موفق تر است کسانی هستند که دانش خود را با کسی به اشتراک نمی گذارند. اگر کسی صد مرتبه تکرار کند که کاری را نباید انجام داد قطعا خود او هم آن کار را انجام نخواهد داد.

13. سیزده: با افزایش حجم معامله ریسک هم افزایش پیدا می کند

هر چقدر حجم معاملاتی بالاتر باشد سود احتمالی نیز بالاتر و ریسک نیز بیشتر خواهد بود. معامله گران حرفه ای می گویند که ضرر احتمالی شما نباید بیش از ۲ درصد سرمایه ی ورودی شما به معامله در یک روز و بیش از ۱۰ درصد آن در یک ماه باشد. حتی کمتر از این کردن ضرر احتمالی (مثلا رساندن آن به سطح ۱ درصد) معقول است. قطعا این قاعده تنها زمانی موثر واقع خواهد شد که در حال معامله با پول زیادی باشید. اگر ۱۰ دلار معامله می کنید نباید بیش از ۱۰ سنت ضرر کنید. البته این تنها یک مثال برای درک مطلب بود و یک معامله ی ۱۰ دلاری اصولا بی فایده است.

14. چهارده: پس از چندین معامله ی ضررده باید معامله کردن را متوقف کنید

چند معامله ی ضررده باید ایجاد شود تا معامله کردن را برای مدتی متوقف کنیم؟ برخی می گویند که پس از سه معامله ی ناموفق باید معامله را متوقف کرد و بعضی دیگر می گویند حتی بعد از پنج معامله ی ناموفق هم باید معامله کردن را ادامه داد. همه چیز به تاکتیک های معاملاتی شما بستگی دارد. این تاکتیک ها پرشمار هستند و بسیاری از آن ها اگر به درستی اعمال شوند موثر خواهند بود. یک راهبرد معاملاتی می تواند برای یک معامله گر خوب و برای معامله گر دیگر خطرناک باشد. قواعد مشترکی وجود دارند که هر معامله کننده ای باید آن ها را رعایت کند. البته قواعدی هم هستند که برای بعضی معامله گران صرفا مهم اما برای برخی دیگر کاملا مفید و کارگشا هستند. همه چیز به برداشت های معامله گر و نحوه ی پردازش اطلاعات توسط او بستگی دارد.

15. پانزده: یک برنامه ی معاملاتی تدوین کنید

برنامه ی معاملاتی باید واضح و موجز باشد. اگر شروع به پیچیده کردن این برنامه کنید قطعا در دام بازار خواهید افتاد. در چه بازارهایی می خواهید معامله کنید؟ بازار مبادلات ارزی خارجی؟ بازار سهام یا بازار کالاهای اساسی؟ چرا یکی از این موارد را ممکن است انتخاب کنید اما دیگری را خیر؟ چرا بیشتر معامله گران در بازاری خاص معامله می کنند؟ آن ها چه می دانند که شما ممکن است ندانید؟ آیا ممکن است شما هیچ چیز از آن بازار ندانید؟ بهتر است که چند منبع آموزشی را مطالعه کنید چون نمی خواهید با یک کشتی گیر حرفه ای بدون تمرین مناسب مبارزه کنید، اینطور نیست؟ چرا تصور می کنید که بازار خیلی راحت به شما پول می دهد؟ معامله گران مبتدی اغلب بدون برنامه معامله می کنند و کاری را انجام می دهند که دوست دارند، اما واقعیت این است که در بازار نباید کاری را انجام داد که معامله گر آن را ”دوست دارد”، بلکه کاری باید انجام شود که انجام دادن آن ”الزامی” است و این بسیار سخت تر است. بیشتر معامله گران سرمایه ی خود را در بازار از دست می دهند و به همین دلیل باید این پرسش را همواره از خود بپرسیم: چرا ما از اکثریت معامله گران در بازار بهتر هستیم؟ ما چه چیز می دانیم که آن ها نمی دانند؟

16. شانزده: بیش از حد معمول وارد معامله نشوید و یا بیش از حد از آن خارج نشوید

اگر بیش از حد معمول موقعیت های معاملاتی را باز و بسته کنید شکست می خورید. برخی اوقات یک معامله ی تهاجمی می تواند مقداری سود به شما بدهد اما حتی در این نوع معامله هم باید بین ورود به معامله و خروج از آن فاصله وجود داشته باشد. معامله ی شما باید آینده ی خوبی را برای سوددهی نشان بدهد. حداقل شانس موفقیت باید بالا باشد. در بازاری که یک روند صعودی قوی وجود دارد می توانید با استفاده از روش امن هرم سازی وارد چندین معامله شوید. به عنوان قاعده می توان گفت که این راهبرد در طی دو سال نخستی که شاخص حرکتی صعودی را طی می کند موفق است و پس از آن احتمال موفقیت پایین تر می آید.

17. هفده: قاعده ی ۱:۲ – ۱۰ دلار از دست بدهید و ۲۰  دلار به دست آورید

برخی اوقات رعایت این قاعده می تواند خوب باشد اما همواره اینگونه نیست. برخی معامله کنندگان در بازار به سود کمتر راضی هستند و بعضی دیگر سود بیشتر می خواهند، بیشتر چیزها به بازاری بستگی دارد که در آن معامله می کنید. البته بعضی از معامله گران وجود دارند که فکر می کنند تعیین چنین نسبت هایی بی معنی است.

18.  هجده: بر خلاف روند عمل نکنید

روند دوست شماست، حداقل معامله گران حرفه ای اینگونه می گویند. در برخی موارد می توان بر خلاف جهت روند معامله کرد و سود کسب کرد اما این روش نسبتا پرریسک است. معامله گران مخالف یعنی همان کسانی که بر خلاف اکثریت عمل می کنند در جهتی مخالف جهت روند به معامله می پردازند. برخی از آن ها مدعی هستند که این کار تنها راهی است که می توان بر اساس آن بر بازار غلبه کرد. البته به سختی می توان گفت که کسی می تواند بدون تمرین مناسب و بدون داشتن برخی مهارت های طبیعی موفق شود. معامله گرانی که بعضی ویژگی های شخصی مشخص را دارند قادر هستند که بر خلاف اکثریت معامله گران بازار به معامله بپردازند.

19. نوزده: برای حدس زدن جایی که در آن روند معکوس می شود تلاش نکنید

در بیشتر موارد این حدس به شکست خواهد انجامید. تحلیلگران با استفاده از امواج الیوت و اندیکاتورها و اوسیلاتورهای متفاوت تلاش می کنند تا نقاط محوری (پیوت) را پیدا کنند. اگر مجله های مرتبط با معامله را بخوانید در این مورد مطمئن خواهید شد که متخصصان در بیشتر موارد قادر به شناسایی نقاط نامبرده نیستند. زمان خود را برای این موضوع تلف نکنید. این را بدانید که نیازی نیست به هنگام شلیک همواره به مرکز هدف بزنید بلکه تنها احتیاج به کسب نمره ای بالا دارید. برای شلیک به هدف به جای آرزو کردن باید به شکلی درست تیراندازی کنید

20. بیست: هیچگاه از میانگین گیری استفاده نکنید

میانگین گیری (averaging) حساب شما را از بین خواهد برد. البته میانگین گیری متعادل برای مدتی می تواند برای معامله گران امن باشد اما قطعا در نهایت به ضرری بزرگ منتهی خواهد شد. به طور خاص باید گفت که میانگین گیری برای معاملات فروش در روند صعودی و یا در بازار فارکس خطرناک است.

21. بیست و یک : چیزی که به دست می آورید را ذخیره کنید

آیا مقداری سود به دست آورده اید؟ آیا فکر می کنید که تنها سود و نه پول خود را در معرض ریسک قرار می دهید؟ باور کنید اینگونه نیست. سودی که به دست آورده اید مال شماست و باید به آن احترام بگذارید. یاد بگیرید که به آن احترام بگذارید. حتی اگر به این پول احتیاج ندارید آن را در بازار هدر ندهید. لازم است زمانی که سود در حال افزایش (و نه کاهش) است از بازار خارج شوید. این زمان همان زمانی است که آسانسور مالی در بازار به سمت بالا می رود نه پایین!

22. بیست و دو: هیچگاه در شب معامله نکنید

بازار هیچ جا ناپدید نمی شود اما پول شما ممکن است ناپدید شود. فرصت های زیادی برای معامله کردن خواهید داشت: مردم شب ها می خوابند، اگر شما از آن دسته معامله گرانی هستید که شب ها بیشتر بیدار می مانند می توانید این کار را انجام بدهید اما میزان بیدار ماندنتان نباید بیش از حد شود. لازم است که به اندازه ی کافی خواب داشته باشید. معامله کردن در وهله ی اول به وضعیت روانشناختی ارتباط پیدا می کند و تنها در صورتی بازده ذهنی شما بالا خواهد بود که به اندازه کافی استراحت کرده باشید.

23. بیست و سه : در زندگی خود فعال باشید

نباید تمام روز جلوی رایانه ی خود بنشینید. به باشگاه بدنسازی بروید. معامله گران به طور خاص از ورزش نفع می برند. لازم است بر روی چیزهای دیگری مثل استخر، پارک آبی، و اسکی روی یخ تمرکز کنید.

24. بیست و چهار: در قسمت هایی کوچک سودی بزرگ به دست بیاورید

فرض کنید می خواهید ۱۰۰ دلار خود را به ۱۰۰۰ دلار تبدیل کنید. لازم است که این کار بزرگ را به چند بخش کوچک تر تقسیم کنید. در وهله ی اول سرمایه ی خود را به ۲۰۰ دلار افزایش بدهید، سپس به ۳۰۰ دلار برسانید، و تا آخر همینگونه ادامه دهید. البته این بدین معنا نیست که در همان اول کار باید ۱۰۰ دلار اولیه ی خود را در معرض ریسک قرار بدهید. همچنین، این امکان وجود دارد که ۱۰۰ دلار را بتوان به ۲۰۰ دلار، و ۲۰۰ دلار را بتوان به ۴۰۰ دلار، و سپس ۴۰۰ دلار را به ۸۰۰ دلار تبدیل کرد اما چنین کاری سخت و شانس کسب موفقیت پایین است. معامله گران حرفه ای هرگز تا این حد ریسک نمی کنند.

25. بیست و پنج: بر روی سرمایه هایی معامله کنید که می شناسید و کارکرد آن ها را می فهمید

آیا در معامله کردن تجربه دارید؟ چه بازارهایی را ترجیح می دهید؟ اگر به کالاهای اساسی علاقمندید سرمایه هایی را انتخاب کنید که پیش بینی قیمت آن ها آسان تر است. به عنوان مثال، اگر در بازار طلا متخصص هستید بر روی همین فلز گرانبها معامله انجام بدهید. به همین شکل، اگر برای مدتی طولانی سهام معامله کرده اید بر روی آن تمرکز کنید.

26. بیست و شش: یک اهرم مالی مناسب انتخاب کنید

خیلی از کارگزاران اهرم ۱:۱۰۰ یا حتی ۱:۵۰۰ ارائه می دهند. این بدین معنا نیست که باید از حداکثر اهرم موجود استفاده کنید. اهرم مالی ۱:۱۰ و ۱:۲۰ در بازار سهام استفاده می شود و در بازار فارکس معمولا این اهرم ۱:۱۰۰ است. اگر با حداکثر توان موجود بخواهید استفاده کنید به زودی تمام پول خود را از دست خواهید داد. اگرچه، معامله گران ممکن است از اهرم پایین خسته شوند.

27.بیست و هفت: به راحتی ضرر را بپذیرید

برای پذیرش راحت ضرر هیچگاه اجازه ندهید که میزان آن بیش از حد بزرگ شود. ضررهای کوچک را با لبخند بپذیرید اما در جستجوی سودهای بزرگ باشید. معامله گران اغلب از هرم سازی در بازار سهام استفاده می کنند و این کار می تواند سود بزرگی را عاید آن ها کند. برای انجام این کار باید یکی پس از دیگری موقعیت معاملاتی باز کنید و قرار دادن دستور stop را در سطح تعادل (breakeven) فراموش نکنید. اما باید آماده ی پذیرفتن چندین معامله با برآیند صفر یا حتی معاملات ضررده باشید (به دلیل وجود شکاف قیمتی یا گپ در بازار).

28. بیست و هشت: معامله ی خودکار

آیا عمل کردن بر اساس معاملات خودکار منطقی است؟ پاسخ به این سوال معامله گران را به دو دسته تقسیم می کند. برخی معامله گران فکر می کنند بهتر است از ربات های معامله گر خودداری کنیم. برخی دیگر از ربات ها در برخی حوزه های بازار استفاده می کنند و از آن خوشحال هستند. به نظر می رسد که می توان از معاملات خودکار به طور کلی استفاده کرد اما این کار باید با دقت زیاد انجام شود. ربات های معاملاتی چندین مزیت در برابر معاملات انسانی دارند: ربات ها نیاز به استراحت، زمان آزاد، اوقات فراغت، توقف برای نهار، و غیره ندارند. علاوه بر این، نرم افزارهای کامپیوتری نمی توانند چیزی را حس کنند پس هرگز از آسیب های روانی رنج نمی برند. اما چه کسی این نرم افزارها را تدوین می کند؟ انسان ها! و انسان ها لزوما متخصص معامله نیستند. قاعدتا هر برنامه نویسی که در علوم ریاضی دانش دارد این برنامه ها را می نویسند و این موضوعی است که در بازار چندان مهم نیست. آنچه مهم است شرایط روانشناختی است و برنامه نویس ها معمولا روانشناس های خوبی نیستند.

خلاصه

در معاملات بازار فارکس رو به رو شدن با ریسک غیرقابل عدول است. بر اساس شخصیت فرد و توانایی پذیرش ریسک او این ریسک می تواند بالا یا پایین باشد، اما نکته ای که باز هم باید بر روی آن تاکید کنیم این است که خودداری کردن از آن غیرممکن است. بنابراین، یک راهبرد موثر مدیریت ریسک که به شما تسلط بهتری بر روی سود و ضرر می دهد عاملی کلیدی در تبدیل شدن به یک معامله گر موفق است. با کمک گرفتن از راهبردهای بالا باید راهبرد شخصی خود را توسعه بدهید به شکلی که با اهداف و ویژگی های شخصی شما همخوان باشد. نکات اصلی ای که باید به یاد داشته باشید واقع بین بودن، مضطرب نشدن، پایش نظام مند بازار، و تبعیت از برنامه ی معاملاتی مبتنی بر تحلیل بازار است.

پرسش های متداول